Friday, March 30, 2007

فاجعه مرگ دلخراش ٩ پناهجوى ايرانى در كوههاى مرزى تركيه


فاجعه مرگ دلخراش ٩ پناهجوى ايرانى در كوههاى مرزى تركيه

بر اساس گزارش راديو فردا نيروهای مرزی ترکيه‌ اجساد ۹ پناهجوی ايرانی را در ارتفاعات نزديک مرز ايران پيدا کرده‌اند. هنوز مشخصات اين پناهجويان که‌ گفته‌ می شود از ايران فرار کرده‌ بودند، روشن نشده‌ است
فرماندهی ژاندارمری استان وان در شرق ترکيه‌، استان هم مرز با استان آذربايجان غربی، اعلام کرد‌: اجساد يک گروه‌ ۹ نفره‌ ايرانی را در ارتفاعات منطقه‌ يغيت داغ پيدا کرده‌ است

تحقيقات اوليه‌ بر روی اين اجساد نشان داده‌ است که هر ۹ تن شهروند ايرانی هستند و در اوايل اين هفته‌ از مرز اروميه‌ بطور غير قانونی وارد خاک ترکيه‌ شده‌اند. اما بر اثر بارش برف و يخبندان شديد کوهستان های مرزی راه‌ را گم کرده‌ و دچار سرمازدگی‌ شده‌اند
اوزگورآسلان کارمند روابط عمومی بيمارستان دياربكر به گزارگر راديو فردا گفت: اين گروه‌ ۹ نفر هستند. گرگ اجساد شماری از اين افراد را لت و پار کرده‌ است. بهمين دليل هنوز مشخصات اجساد روشن نيست و گزارش پزشکی قانونی بيمارستان دياربکر نيز منتشر نشده‌ است

اين طبيعت و سوز سرما نيست كه اينگونه به جان فراريان يكي از خشن ترين نظامهاي سياسى دنيا افتاده است. اين قانونمنديهاى سخت و آهنين اجتماعى حاكم بر زندگى و قفل هاي آويزان بر دروازه هاى پناهندگى است كه اينگونه جان شيرين انسان ها را به نيش دندان گرگها ميسپارد. پناهجويانى كه زندگى شان به اين شكل دراماتيك خاتمه يافت، قبل از هر چيز قربانيان يك سيستم و دو نظام متفاوت اند. خمير مايه و سيستم مشترك اين دو نظام سرمايه است. سيستمى كه در آن انسان چيزى جز كالا يا محملى براى بازتوليد ثروت مادي و سرمايه نيست. نطام متفاوت يكى نظام جمهورى اسلامى است كه با شمشيرهاى آهيخته يك زندگى غيرقابل تحملى را به جامعه تحميل كرده و نظام دمكراسى غربى، كه حقوق بشر و انسان تنها كالاهاى لوكس و بى مصرف در ويترن تزئينات موزه حقوق انسانى آنهاست. پناهجو و پناهنده همواره زير اين دو تيغه زندگى اش پاره ميشود. در يكسو نظامى وجود دارد كه كمترين ارزشى براى انسان و حقوق اش قائل نيست و در سوى ديگر حقوق انسانى را در بالاترين و صعب العبورترين و خطرناكترين تپه ها قرار داده است. قدر مسلم هم جمهورى اسلامى و هم سيستم كنترل شديد و پليسى و قوانين پناهندگى، هر دو در شكل دادن به چنين فجايعى، نقش اساسى بازي ميكنند

اما چنين مرگ هاى دلخراشى سرنوشت محتوم پناهجويان ايرانى نيست. متحد شدن و متشكل شدن و شركت دريك مبارزه وسيع اجتماعي در دفاع از حقوق خود سرنوشت ديگرى است كه ما آن را رقم ميزنيم. با متشكل شدن در سازمانى مانند فدراسيون ميتوان ميزان وقوع چنين فجايع تلخ و مشقات باري را در زندگى خود كمتر و كمتر كرد. با متشكل شدن ميتوان داستان زندگى و سرنوشت خود را به گونه اى زيباتر و انسانى تر نوشت. با متشكل شدن ميتوان گام به گام موانع و محدوديت ها و مشقات پناهندگى را از جلو پاى سيل فراريان جمهورى اسلامى و ساير دولتها و نظامهاي انسان ستيز برداشت. با متشكل شدن ميتوان از حق زندگى و برخوردارى از يك زندگى بهتر بهره مند شد

همبستگى فدراسيون سراسرى پناهندگان ايرانى ضمن اظهار تاسف عميق از اين فاجعه دلخراش از كليه پناهجويان و پناهندگان ميخواهد كه به صف فدراسيون پيوسته و در يك مبارزه مشترك براي جلوگيري از چنين فجايع تكان دهنده انسانى شركت جويند

همبستگى فدراسيون سراسرى پناهندگان ايرانى
٢٨ مارس ٢٠٠٧

No comments: